جدول جو
جدول جو

معنی رزه پول - جستجوی لغت در جدول جو

رزه پول
پول خرد، سکه
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از راه پو
تصویر راه پو
آنکه باشتاب به راهی می رود، رونده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زره پوش
تصویر زره پوش
زره پوشیده، کسی که زره بر تن کرده، زره دار، در امور نظامی وسیلۀ نقلیه ای که از صفحه های محکم فلزی پوشیده شده و گلوله به آن اثر نمی کند
فرهنگ فارسی عمید
(خُ دَ / دِ)
پول ریز. پولی که قیمتش از واحد پول کمتر است. پول خرد
لغت نامه دهخدا
(هََ)
دهی است از دهستان رحمت آباد بخش رودبار شهرستان رشت، واقع در 9هزارگزی خاور رودبار و 3 هزارگزی منجیل. جایی است کوهستانی و سردسیر و دارای 337 تن سکنه. از رود هرزه ول مشروب میشود. محصول عمده اش لبنیات و صیفی است. شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2). هرزویل. هرزبیل. خرزویل. این ده از دهات بسیار کهن این ناحیه است و ناصرخسرو در سفرنامۀ خود مینویسد که از این نقطه عبور کرده است. و اکنون فرانسویانی که مأمور ساختمان سد سفیدرود بوده اند در کناراین ده کوی بسیار زیبایی بر دامنۀ کوه ساخته اند
لغت نامه دهخدا
تصویری از رزن پور
تصویر رزن پور
فرانسوی خردناب زبانزد فزانی
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که زره پوشیده، آنکه با زره مجهز است و گلوله های معمولی بدان اثر نکند کشتی زره پوش، تانک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زره پوش
تصویر زره پوش
کسی که زره بر تن کرده، تانک
فرهنگ فارسی معین
رزم آور، رزمجو، رزمی، محارب
فرهنگ واژه مترادف متضاد
دماغه و پایانه هر چیز
فرهنگ گویش مازندرانی
پول خرد، سکه
فرهنگ گویش مازندرانی
چوب یا فلزی که برای پوشاندن درز یا شکاف به کار رود
فرهنگ گویش مازندرانی
مکانی در بالا جاده ی کردکوی
فرهنگ گویش مازندرانی